و کوتاه سخن اینکه محمد بن عبد الوهاب به توحید، اما توحید غلطى که او مىگفت دعوت مىکرد هر کس مىپذیرفت خون و مالش سالم مىماند، و گر نه خون و مالش مانند کفار حربى حلال و مباح بود.
جنگهائى که وهابیان در نجد و خارج از نجد از قبیل یمن و حجاز و اطراف سوریه و عراق مىکردند بر همین پایه قرار داشت. هر شهرى که با جنگ و غلبه بر آن دست مىیافتند برایشان حلال بود، اگر مىتوانستند آن را جزو متصرفات و املاک خود قرار مىدادند و الا به غنائمى که به دست آورده بودند اکتفاء مىکردند.
کسانى که با عقاید او موافقت مىکردند و دعوت او را مىپذیرفتند باید با او بیعت نمایند و اگر کسانى به مقابله برخیزند باید کشته شوند و اموالشان تقسیم گردد. طبق این رویه مثلا از اهالى یک قریه به نام فصول در شهر احسا سیصد مرد را به قتل رسانیدند و اموالشان را به غارت بردند. شیخ محمد بن عبد الوهاب در سال 1206 درگذشت . و پس از شیخ محمد هم پیروان او به همین روش ادامه دادند. مثلا در سال 1216 امیر سعود وهابى سپاهى مرکب از بیست هزار مرد جنگى تجهیز کرد و به شهر کربلا حملهور شد، کربلا در این ایام در نهایت شهرت و عظمت بود و زائرین ایرانى و ترک و عرب بدان روى مىآوردند، سعود پس از محاصره شهر سرانجام وارد آن گردید و کشتار سختى از مدافعین و ساکنین آن نمود.
سپاه وهابى آنچنان رسوایى در شهر کربلا به بار آورد، که به وصف نمىگنجد، پنج هزار تن یا بیشتر (تا بیست هزار هم نوشتهاند) را به قتل رسانیدند. پس از آنکه امیر سعود از کارهاى جنگى فراغت یافت به طرف خزینههاى حرم امام حسین (علیه السّلام) متوجه شد، این خزائن از اموال فراوان و اشیاء نفیس انباشته بود، وى هر چه در آنجا یافت، برداشت و به غارت برد.
کربلا پس از این حادثه به وضعى در آمد که شعرا براى آن مرثیه مىگفتند. وهابیها در مدت متجاوز از دوازده سال، گاه و ناگاه، به شهر کربلا و اطراف آن، و همین طور به شهر نجف حمله مىبردند و غارت مىکردند که نخستین این حملات هجوم در سال 1216 بود که شرح داده شد. و این هجوم به نوشته عموم نویسندگان شیعه در روز عید غدیر آن سال سرانجام گرفته است.
مرحوم علامه سید محمد جواد عاملى در آخر مجلد هفتم از کتاب فقهى پر ارج خود مفتاح الکرامه چنین مىگوید این جزء از کتاب، بعد از نیمه شب نهم رمضان المبارک 1225 به دست مصنف آن خاتمه یافت، در حالى که دل در نگرانى و تشویش بود، زیرا اعراب عنیزه که وهابى هستند، اطراف نجف اشرف و مشهد حسین (علیه السّلام) را احاطه کردهاند، راهها را بسته و زوار حسین (علیه السّلام) را که از زیارت نیمه شعبان به وطنهاى خود باز مىگشتند غارت نمودهاند و جمع کثیرى از آنان (و بیشتر از زوار ایرانى را) به قتل رسانیدهاند گفته مىشود عدد مقتولین (در این بار) یکصد و پنجاه تن بوده است. البته کمتر از این هم گفتهاند.
توحیدى که شیخ محمد و پیروان او مردم را به آن دعوت مىکردند، که هر کس نمىپذیرفت جان و مالش مباح مىشد این بود که به پیروى از ظاهر پارهاى از آیات و احادیث براى ذات بارى تعالى اثبات جهت مىکردند و او را داراى اعضاء و جوارح مىدانستند.
آلوسى در این باره گفته است که وهابیان به پیروى از ابن تیمیه به احادیثى که بر فرود آمدن خداوند به آسمان دنیا (آسمان اول ( دلالت مىکند تصدیق دارند و مىگویند خدا از عرش به آسمان دنیا فرود مىآید و مىگوید هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ - یعنى آیا استغفار کنندهاى هست که از گناهانش طلب آمرزش کند . و همچنین اقرار دارند به اینکه در روز قیامت خدا به صحراى محشر مىآید زیرا خود او فرموده است: وَ جاء رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفّا صَفّا (22 :89). و خداوند به هر یک از مخلوقات خود به هر طور که بخواهد نزدیک مىشود، همچنان که خود گفته است وَ نَحْنُ اقْرَبُ إلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ (16 :50 ).
ابن تیمیه همانطور که از کتاب الرد على الاخنائى او بر - مىآید، احادیث مربوط به زیارت پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله (را مجعول دانسته و گفته است که اگر کسى معتقد باشد که وجود آن حضرت بعد از وفات مانند وجود او در زمان حیات است غلط بزرگى مرتکب شده است و نظیر این سخن را شیخ محمد و پیروان او شدیدتر گفتهاند.
عقاید و گفتههاى باطل وهابیان باعث شده که برخى که اسلام را از دیدگاه آنان مطالعه کردهاند بگویند اسلام دین خشک و جامدى است که به درد همه زمانها نمىخورد.(نمونه بارز آن طالبان در افغانستان و انعکاس افکارشان در دنیا)
لوتروپ ستودارد مىگوید: وهابیان در تعصب به راه افراط رفتهاند و در اثر این امور گروهى نکته گیر برخاسته، روش وهابى را بر دهان قرار دادهاند که حقیقت و طبیعت اسلام با مقتضیات زمانها جور نیست و با احوال ترقى و تبدیل جامعه موافق نمىشود و با تغییر زمان نمىسازد.
از همان وقت که شیخ محمد بن عبد الوهاب ، عقاید خود را ابراز و مردم را به پذیرفتن آنها دعوت کرد، گروه زیادى از علماى بزرگ به مخالفت با عقاید او پرداختند، نخستین کسى که به شدت با او به مخالفت برخاست پدرش عبد الوهاب و سپس برادرش شیخ سلیمان بن عبد الوهاب بودند که هر دو از علماى حنبلى محسوب مىشوند.
شیخ سلیمان کتابى تحت عنوان الصواعق الالهیه فی الرد على الوهابیه تألیف کرد و در آن عقاید برادرش را رد کرد.
زینى دحلان گوید: پدر شیخ محمد ، مردى صالح از اهل علم بود. برادرش شیخ سلیمان نیز از اهل علم محسوب مىشد، و چون شیخ عبد الوهاب و شیخ سلیمان در ابتداى امر یعنى از زمانى که شیخ محمد در مدینه به تحصیل اشتغال داشت از سخنان و کارهاى او دریافته بودند که چنان داعیهاى دارد او را سرزنش مىکردند، و مردم را از وى بر حذر مىداشتند.
عباس محمود عقاد مىگوید: بزرگترین مخالفان شیخ محمد برادرش شیخ سلیمان صاحب کتاب الصواعق الالهیه است. عقاد همچنین گفته است که شیخ سلیمان برادر شیخ محمد که از بزرگترین مخالفان او بود در ضمن اینکه سخنان برادرش را به شدت رد مىکند مىگوید: امورى که وهابیان آن را موجب شرک و کفر مىدانند و آن را بهانه مباح شدن مال و جان مسلمانان مىپندارند در زمان ائمه اسلام به وجود آمده بود، ولى از هیچیک از ائمه اسلام شنیده و روایت نشده است که مرتکبین این اعمال را کافر یا مرتد دانسته و دستور جهاد با آنان را داده باشند و یا اینکه بلاد مسلمانان را به همان گونه که شما مىگویید بلاد شرک و دار الکفر نامیده باشند.
در پایان باید دانست که شیخ محمد بن عبد الوهاب مبتکر و آورنده عقاید وهابیان نیست. بلکه قرنها قبل از او این عقاید به صورتهاى گوناگون از افرادى مانند ابن تیمیه و شاگرد او ابن القیم اظهار شده، ولى به صورت مذهب تازهاى در نیامده و طرفداران زیادى پیدا نکرده بود.
ابو العباس احمد بن عبد الحلیم معروف به ابن تیمیه از علماى حنبلى که در 728 هجرى قمرى در گذشته است، چون عقائد و آرایى بر خلاف معتقدات عموم فرقههاى اسلامى اظهار مىداشت پیوسته مورد مخالفت علماى دیگر قرار داشت و به عقیده محققین، همین عقائد ابن تیمیه است که بعدا اساس معتقدات وهّابیان را تشکیل داده است.
که قبلا توضیح داده شد .......
مطالب خوب و جالبی داری
محققانه و در عین حال بدور از تعصب می باشد
موفق باشید
امید وارم موفق باشید
سلام
البته من مطالب شما را نخواندم.
موفق باشید
کاری کردیم کارستون !
سلام/......گل گفتی
توپ بود
یا علی
سلام برادز
موفق و مویدباشید.
من به شما لینک دادم.....بقیش هم با خودت
به امید ظهور آن حضرت...
یاحق
سلام.
اوّلین باره که میام اینجا.
الآن که این مطلبت رو خوندم چشمهام شده اندازه ی گوشه قبر بچّه.
ما که زیاد از تاریخ و اینها حالیمون نیست.
خلاصه که ببخشید که هیچ چی نفهمیدیم.
اگر به من هم سر بزنی ؛ ممنون میشم.
راستی اگر لینک من رو هم بذارید ؛ شرمنده مرامت میشم.
مرسی
قربات مانی
مطالب خوب و روشنگری است
امیدوارم وبلاگ توسل جواب دهد
جالبه
ادامه بده
وبلاگ توسل را هم دیدم
سلام...من تازه یه وبلاگ زدم و خواستم اگه میشه بیاید و یه نیگا بهش بندازید و نظرتونو راجع بهش بگید و در ضمن اگه تمایل داشته باشید به من لینک بدید من خوشحال میشم لینکتونو تو وبلاگم بذارم...با اجازه
عالی بود
راستش در مورد تفکرات وهابیت و رابطه آن با القاعده و این که در پاکستان در مدارس دینی تبلیغ می شود چیزهای زیادی شنیده بودم
اما اطلاعات شما کاملا من را با شخص صاحب تفکر آشنا کرد
ممنونم
راستی ننوشتی که چرا با مذهب تشیع به این وسعت مخالف هستند
نمونه بارز آن سپاه صحابه و جیش محمد در پاکستان که شیعیان پاکستان و تنی چند از هم وطنان ما را به شهادت رساندند و یا این که طالبان که شیعیان افغانستان را به خاک و خون کشیدند
در ضمن هر چند تفکرات محمد ابن عبد الوهاب تازه گی نداشت اما هم اکنون این شخص بعنوان رهبر وهابیون شناخته می شود
بازم ممنونم
تازه عروس گفت ... مهربان پدر! تو خود خوب می دانی که من، دهها خواستگار خویش را، به خاطر تو ـ که دلدار بی چون چرایی برای من ـ جواب کردم؛ ..... ادامه در وبلاگ
با سلام
ممنون که سر زدی
منتظر جوابت هستم
در هر کجا وبلاگ خودت یا ایمیل من
در ضمن با همان نام که خودت را معرفی کردی یک لینک بهت دادم
خیلی خوشحال شدم که یه دختر یک همچین اطلاعاتی داره
خودمم که شیفته یک همچین موضوعاتی هستم
راستی اگه اطلاعاتت خوبه یه چند قسمت رو به اساس تشکیل رژیم صهیونیستی اختصاص بده و از جنگهای این رژیم با مسلمانان هم بگو
قربونت
ببخش آدرس ایمیلم یادم رفت
اینم از آدرس
به نام خدا....انتظار مهم ترین بحث قرن حاضر.... انتظار چیزی که نوشته ها و سؤالات جوونای ما رو پر کرده...انتظار نقطه ی امید انان های غرق شده در فقر و فساد و تبعیض .... انتظار چیزی که هالییوود و بازی های رایانه ای به مبارزه با آن پرداختند .... و بالاخره انتظار یه وبلاگ در مورد امام زمان (عجل الله تعالی فرج هالشریف) .... از این که به بنده سر زدید ممنونم و از این که پاسخ وبلاگ توسل شرک را می دهید من خواستم پاسخ آن ها را بدهم وقت نداشتم...ان شاء الله موفق باشید....توسل پیشینه ی قرآنی هم دارد در داستان حضرت یوسف که برادرا ن از پدر می خواهند که برای ما از خدا استغفار کن البته مطالب دیگری که نوشته بودند تفسیر به رأی داشت مثلا از این که من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون بدون دلیل نتیجه گرفته بودند که راهی برای پیامبران به دنیا نیست حال که در قرآن می خواهیم که ملائکه و مؤمنین و اعضا و جوارح از شاهدان اعمال هستند..و نیز احادیث پیامبر مثل الناس نیام اذا ماتوا انتهبوا و نیز داستان جنگ بدر که پیامبر سر در چاهی که کشته های کفار در آن بودند کردند و گفتند : ما وعده ی خدا را به درستی یافتیم آیا در مورد شما نیز تحقق یافت که اصحاب گفتند مگر آن ها می شنوند و پیامبر فرمودند آن ها از شما شنواترند و مسائل دیگر که همگی دلیل بر رد ادعای آن هاست نیز این مورد که ما با توسل مقام ربوبی قائل نمی شویم بلکه فردی را که به خدا نزدیک تر است برمی گزینیم که در زندگی روزانه هم هزاران بار هنین کار را انجام می دهیم و افرادی را برای انجام کار ها واسطه می کنیم که در دعا نیز مانند داستان فرزندان حضرت یعقوب(علیه السلام) انجام می دهیم و موارد دیگر که ان شاء الله خودتان خواهید پرداخ.. دست ها را به دعا بردارید .... سوز دل چشم تری می باید ... بوی پیراهن یوسف آمد اشتیاق پدری می باید ..... التماس دعا ... این طامس آثار الزیغ و الاهواء
روزنگار را بخوانید٪ چیزی را بدست میآورید گران قیمت٪
سلام...
۱.شما عوض اینکه به اصل مطلب بپردازید که موفق آیات قرآن و روایات است به فرع می پردازید
۲.مسالب شما کاملا خلاف واقع می باشد
۳.هنوز جواب سوالات خود را از شما دریافت نکردیم
۴.دشمنان عبدالوهاب او را متهم به کفر ، حلال کردن محارم و امور زشت دیگر کردند.
۵.مطالبی در مورد این شخصیت برجسته نوشته ام.
۶. در خطبه 46 نهج البلاغه آمده است که علی به هنگام رفتن جنگ به سوی اهل شام به خداوند تبارک و تعالی عرض می نماید: ”پروردگارا تو مصاحب در سفر و جانشین در خانه میباشی و این صفت در غیر تو جمع نمی شود زیرا کسی که جانشین باشد مصاحب(در همان لحظه) نمی تواند باشد و کسی که مصاحب باشد جانشین(در همان لحظه) نمی باشد“
در این خطبه نیز نشان می دهد که فقط خداوند است که در همه جا هست و غیر از او کسی این صفت را ندارد، حتی رسول اکرم(ص) و در هنگامیکه علی (رضی الله عنه) این دعا را نمود یعنی در هنگام رفتن بسوی اهل شام، رسول اکرم(ص) سالها قبل رحلت نموده بوده است و روح او در همه جا نبوده است و علی فقط خداوند را حاضر و ناظر در همه جا می داند.
نظر شما در مورد این خطبه چیست؟؟؟
۷.خداوند در آیات 5 و 6 سوره احقاف میفرماید: ”چه کسی گمراه تر است از کسی که افرادی را به فریاد بخواند که اگر تا روز قیامت هم آنها را صدا بزند پاسخش نمی گویند و غافل از فریاد فریاد زدگانند و چون مردم محشور گردند دشمن آنان (مشرکین) باشند و به عبادتشان انکار ورزند“
نظر شما در مورد این آیه چیست؟؟
یاحق
به نام خدا
خدمت دوست عزیز عرض شود که
۱-اینها مقدمه است که جهت مطالب بعدی لازم است
و هنوز به اصل مطلب نرسیده ایم که بدون عجله و با صبر متانت به آن خواهیم رسید
۲-خوشبختانه سعی کرده ام بدون تعصب برخورد کنم و عقل را حاکم بر تمام مطالبم بکنم و همه جا سعی داشته ام که استدلالی برخورد کنم و تمام مطلب واقعی هستند و از سند و مدرک کافی برخوردارند و اگر واقعا خلاف واقع هستند شما هم بدون تعصب استدلال کنید نحن ابناء الدلیل ما در مقابل استدلال خاضع هستیم
۳- اگه قصد واقعا رسیدن به حق است باید صبر داشت٬ با عجله کار درست نمی شود
۴-دشمنان شیخ محمد اهل سنت بوده اند
که نمونه های آن در متن هست و نیازی به تکرار و اطاله کلام نیست
۵-مطالبتان را خواهم خواند(البته بدون تعصب)
۶-نهج البلاغه را واقعا قبول دارید یا ایمان به بعض دارید و بعضی را انکار می کنید(اشاره به آیه ۸۵ از سوره بقره )
اگر قبول دارید به آن استدلال می کنیم (در همه جا و جواب هم خواهم داد)
۷-باید عرض کنم که فعلا در مقدمه هستم و جواب اصلی
خواهد آمد (انشاءالله)
موفق باشید
از اینکه سر زدید و اظهار نظر فرمودید ممنونم
سلام !
با این که یک بار کتاب خاطرات مستر همفر را خوانده بودم ولی باز هم اطلاعات بیشتر از عبدالوهاب برایم جالب بود !
کتابی که معرفی کردم در مورد همین موضوع است وجاذبه خیره کنندیی دارد اگر نخواندی حتما بخوان !
پاینده باشی
با سلام
ممنون میشم اگه لینک وبلاگ منرو در وبلاگت قرار بدی اونوقت با یه پیام خبرم کن تا لینک وبلاگت رو در وبلاگم قرار بدم
سلام
امیدوارم با یک دیالوگ خوب در این وبلاگ مواجه شویم.
البته من زیاد علاقه ای به این مطالب ندارم. چون ما به خیلی از سوالات جوانان جواب ندادیم.و بوسیله قدرتی که شیعه در این کشور بوجود آورده است متاسفانه خیلی به این دین ظلم کردیم.
درود بر همه پاکان
بسم رب الشهدا
با عرض سلام
امر شما اجرا شد و شما در لیست همسنگران دوکوهه جا گرفتید
حالا نوبت شماست
بعد ار شهدا ما چه کرده ایم؟!!!
التماس دعا و یا علی
سلام بر شما
در تاریخ 19 خرداد 82 سه وبلاگ «توسل حقایق دین»، «دروغگویان را بشناسید» و «توسل،خواندن غیر خدا،شرک» به ترتیب در ساعت 20/13 و 20/16 و 20/17 آپ دیت گردید و در مورخه 5 تیر ماه 82 این سه وبلاگ دوباره در ساعتهای 15/37 و 15/40 و 15/48 آپ دیت شدند. نتیجه ای که از این موضوع حاصل می شود این است که اولا نویسنده هر سه وبلاگ یک نفر است ثانیا ادعای جناب حقایق مبنی بر مورد تهدید قرار گرفتن و تصمیم ایشان بر اینکه سبک مطالبشان را تغییر دهند غیر از خود زنی و فرار از بحث چیز دیگری نبود. و خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...