زیارت و توسل

ما پیرو واقعی پیامبر هستیم و به آن افتخار می کنیم

زیارت و توسل

ما پیرو واقعی پیامبر هستیم و به آن افتخار می کنیم

وهابیان و تعمیر قبور اولیاء خدا

از مسائلى که «وهابیان» درباره آن حساسیت خاصى دارند مسأله تعمیر قبور، و ساختن بنا بر روى قبور پیامبران و اولیاء الهى و صالحان است.
براى نخستین بار این مسأله را «ابن تیمیه» و شاگرد معروف او «ابن القیم» عنوان کرد و بر تحریم ساختن بناء، و لزوم ویرانى آن، فتوى داده‏اند.
«ابن القیم» در کتاب «زاد المعاد فی هدى خیر العباد» چنین مى‏گوید:
«یجب هدم المشاهد التّى بنیت على القبور، و لا یجوز إبقاءها بعد القدرة على هدمها و إبطالها یوما واحدا».
در سال 1344 هجرى قمرى که سعودى‏ها بر مکه و مدینه و اطراف آن تسلط پیدا کردند، به فکر افتادند که براى تخریب مشاهد بقیع و آثار خاندان رسالت و صحابه پیامبر مستمسکى به دست آورند و با گرفتن فتوا از علماء مدینه، راه را بر تخریب آن هموار نمایند، و افکار عمومى مردم حجاز را که هرگز با این اعمال موافق نبودند براى این کار آماده سازند، از این جهت قاضى قضات «نجد» «سلیمان بن بلیهد» را روانه مدینه کردند که وى مسائل مورد نظر آنان را از علماء آنجا استفاده کند. از این جهت او سؤالها را آنچنان طرح کرد که پاسخ آنها، (مطابق با نظریه «وهابیان») در خود سؤالها گنجانیده شده بود. و از این طریق به مفتیان اعلام کرد که باید پاسخ سؤالها را مطابق جوابهایى که در سؤال‏ها آمده است تهیه کنند و در غیر این صورت محکوم به شرک گردیده و اگر توبه نکنند به قتل خواهند رسید.
سؤالها و جوابها در جریده «ام القرى» مکه در شماره ماه شوال 1344 منتشر شد [1]. با انتشار آن در همان زمان، عکس العمل شدید بین مسلمانان اعم از سنى و شیعه پدید آمد، زیرا همه مى‏دانستند که پس از اخذ فتوا و لو از طریق ارعاب و تهدید، تخریب بنا و قبور پیشوایان اسلام شروع خواهد شد. اتفاقا پس از اخذ فتوا از پانزده عالم مدینه، و پخش آن در حجاز، تخریب بى‏امان آثار خاندان رسالت در هشتم شوال همان سال آغاز گردید و تمام آثار اهل بیت، و صحابه پیامبر از میان رفت و اثاثیه گرانبهاى حرم ائمه بقیع (علیهم السّلام) غارت شد و قبرستان بقیع و صحابه به صورت خرابه در آمد، که انسان از دیدن آن منظره سخت وحشت مى‏کند.
ما اکنون قسمتى از سؤالها را نقل مى‏کنیم تا روشن گردد که چگونه پرسشگر، جواب سؤالها را در آن گنجانیده است. یعنى نه تنها هدف، سؤال و استفتاء نبود، بلکه مقصود تحصیل مستمسکى در نزد عوام براى هدم و ویران آثار رسالت بود. اگر به راستى هدف فهم و واقع بینى بود، معنى نداشت که مستفتى، پاسخ را در خود سؤال بگنجاند، بلکه از قرائن مى‏توان حدس زد که سؤال و جواب قبلا در ورقه‏اى تنظیم شده و فقط براى اخذ امضاء پیش علماء مدینه برده بودند زیرا تصور ندارد که مشاهیر علماء مدینه که سالیان درازى خود و نیاکان آنان مروج و حافظ آثار نبوى و زائران آنها بودند، یک مرتبه طرز تفکر دیگرى پیدا کنند، و بر تحریم بنا و لزوم ویران کردن آن فتوى دهند.
سلیمان بلهید در سؤال خود چنین مى‏گوید:
ما قول علماء المدینة المنوّرة زادهم الّله فهما و علما فی البناء على القبور و اتّخاذها مساجد هل هو جائز اولا و اذا کان غیر جائز بل ممنوع منهىّ عنه نهیا شدیدا فهل یجب هدمها و منع الصّلاة عندها ام لا. و اذا کان البناء فی مسبلة کالبقیع و هو مانع من الانتفاع بالمقدار المبنىّ علیه فهل هو غصب یجب رفعه لما فیه من ظلم المستحقّین و منعهم استحقاقهم ام لا؟ «علماء مدینه منوره که خدا فهم و دانش آنان را روز افزون سازد، درباره ساختن بناء بر قبور، و مسجد قرار دادن آن چه مى‏گویند آیا جائز است یا نه، و اگر جائز نیست و به شدت در اسلام ممنوع مى‏باشد آیا تخریب و ویران کردن و جلوگیرى از گزاردن نماز در کنار آن لازم و واجب است یا نه؟ اگر در یک زمین وقفى مانند بقیع که قبه و ساختمان بر روى قبور، مانع از استفاده از قسمت‏هائى است که روى آن قرار گرفته است آیا این کار، غصب قسمتى از وقف نیست که هر چه زودتر باید رفع گردد تا ظلمى که بر مستحق شده است، از بین برود.
علماء مدینه در محیط پر از ارعاب و تهدید به سؤال «شیخ» پاسخى چنین گفتند:
امّا البناء على القبور فهو ممنوع اجماعا لصحّة الأحادیث الواردة فی منعه و لهذا افتى کثیر من العلماء بوجوب هدمه مستندین بحدیث علىّ رضى اللّه عنه انّه قال: لأبى الهیّاج الا ابعثک على ما بعثنى علیه رسول اللّه (صلّى اللّه علیه و آله) ان لا تدع تمثالا الا طمسته و لا قبرا مشرفا الا سوّیته.
بناء بر قبور بطور اتفاق ممنوع است، به گواهى احادیثى که بر ممنوعیت آن دلالت مى‏کنند از این جهت گروهى بر تخریب و ویران کردن آن فتوى داده‏اند و در این مطلب به حدیثى که ابى الهیاج از على نقل کرده است استناد مى‏جویند. على به او گفت من تورا بر کارى مبعوث مى‏کنم که رسول خدا مرا براى آن بر انگیخت هیچ تصویرى را نمى‏بینى مگر اینکه آن را محو کن، و قبرى را مشاهده نمى‏کنى مگر اینکه آن را مساوى و برابر بنما.
شیخ «نجدى» در مقاله‏اى که در جریده «ام القرى» شماره جمادى الثانیة 1345 منتشر ساخت مى‏گوید، ساختن قبه و بنا از قرن پنجم هجرت معمول گردیده است.
این‏ها نمونه‏اى از سخنان گروه «وهابى» درباره تعمیر قبور است و غالبا در نوشته‏هاى خود بر دو دلیل تکیه مى‏کنند.
1 - اتفاق علماء اسلام بر تحریم آن.
2 - حدیث ابى الهیاج از امیر مؤمنان على (علیه السّلام) و برخى دیگر مانند آن.
باید توجه نمود که بحث ما فعلا پیرامون خصوص تعمیر قبور و ساختن سایبان، و یا سقف و یا بناء بر آن است. اما موضوع زیارت این قبور درباره آن، بطور جداگانه بحث و گفتگو خواهیم کرد.
براى روشن شدن موضوع، در سه مورد بحث و بررسى خواهیم کرد.
1 - نظر قرآن در این باره چیست آیا از قرآن مى‏توان حکم آن را به دست آورد؟
2 - آیا امت اسلامى به راستى بر تحریم آن اتفاق دارند، یا این که در تمام ادوار اسلامى، جریان بر خلاف بوده است و در زمان خود پیامبر و یاران او تعمیر قبور و ساختن خانه و سایبانى بر آن وجود داشته است؟
3 - مقصود از حدیث ابى الهیاج که مورد استفاده گروه «وهابیان» است چیست؟
4 - مقصود از احادیث جابر، و ام سلمه و ناعم چیست؟
الف - نظریه قرآن درباره تعمیر قبور
ادامه دارد......
..............................
[1] مرحوم آغا بزرگ تهرانى در کتاب «الذریعة» ج 8 ص 261 چنین مى‏نویسد:
وهابیان در 15 ربیع الاول 1343 بر حجاز تسلط یافتند و در هشتم شوال 1343، قبور ائمه بقیع و صحابه را ویران کردند.
در حالیکه، جریده «ام القرى» صورت استفتاء و جواب را در شماره 17 شوال از سال 1344 منتشر کرده و تاریخ جواب علماء مدینه را 25 رمضان معین کرده است، باید گفت تسلط و تخریب هر دو، در سال 1344، انجام گرفته است و مرحوم سید محسن امین تاریخ تسلط کامل و تخریب را سال چهل و چهار هجرت دانسته است. به کتاب «کشف الارتیاب» صفحات 56 - 60 مراجعه شود.

نظرات 13 + ارسال نظر
رضا جمعه 6 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 06:52 ب.ظ

واقعا وبلاگ قشنگ و در عین حال تحقیقی دارید
وبلاگ توسل را هم دیدم واقعا قابل مقایسه نیستند
موفق باشید

گروه حقایق دین جمعه 6 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:41 ب.ظ http://tavasol.blogsky.com

سلام...درمورد اینکه دشمنان اصلی شیخ محمد اهل سنت بودند...بسیار بی پایه و اساس است...همانطور که قبلا عنوان گردید...خود محمد بن عبدالوهاب نیز نزد اهل سنت دارای احترام است. می توانید به متن عربی زعماء التجدید احمد امین مراجعه کنید ایشان او را در صدر مجددین قرار داده . این کتاب توسط آقای اشکوری به فارسی ترجمه شده اما بخش محمد بن عبدالوهاب را ترجمه نکرده است...شما فقط اصرار بر استفاده از کتبی مانند خاطرات مستر همفری دارید که.. خاطرات مستر همفری که در آن طی خاطرات خود با محمدبن عبدالوهاب او را زناکار و مشروبخوار معرفی کرده. البته برای کسانی که این خاطرات جاسوس انگلیسی را مطالعه کنند شکی نمی ماند که بیش از حد ساختگی و دروغ ست و واقعا فقط یک انگلیسی می تواند این همه دروغ بگوید!...

در جواب شرلوک هلمز...شما بهتر است اسامی دیگران را خراب نکنید...اینکه وبلاگهای فوق در یک ساعت پابلیش شدند به این علت است که نویسندگان وبلاگها پس از نوشتن مطالب وبلاگها...آنها را برای مسئول اصلی وبلاگ فرستاده و پس از مطالعه مطالب در وبلاگ درج می شود...پس در این مورد ادعای شما بیهوده و بی دلیل است...در مورد تهدید که عنوان داشتید...فعلا به علت نقل مکان و استفاده از چندین خط تلفن و مسائل دیگر و اینکه نفاق فقط برای ماست(مرگ خوبه واسه همسایه) و اینکه شیعه ها هنوز به مسئله امامت با اینکه خودشون به خاطر جلوگیری از نفاق خواستار عدم ادامه مطلب شدند ولی ادعایی بیش نبوده مانند آنچه همچنان شاهد بودیم چه در گذشته مانند

۱. کشتن حاجیان و برداشتن و ربودن حجرالاسود و بردن آن به احساء (بروتو کولات آیات قم ص 63)
۲.همکاری با تاتار از طریق ابن علقمی و نصیر طوسی هنگامی که داخل بغداد شدند و فساد و تباهی آوردند(البدایه و النهایه 13/213- 217، 283).
و چه در حال حاضر مانند:
۱.کشتن دعوتگران اهل سنت داخل ایران امثال مفتی زاده و شاگردان او دکتر مظفریان و دیگران که تعداد آنها کم نیست(و جاء دور المجوس ، 1/478)
۲.کشتار صبرا و شاتیلا بدست حرکت شیعه أمل( امل و المخیمات الفلسطینیه ص 53)
که اصل این مطالب در وبلاگ دروغگویان را بشناسید آمده است...ما یعنی گروه حقایق دین که متشکل از فعلا ۵ نفر هستیم...تصمیم به ادامه راه خود گرفتیم...و این راه ادامه خواهد داشت و در صدد راه اندازی چند وبلاگ دیگر مانند...رد زیارت عاشورا و... هستیم...بیشتر دقت کن شرلوک هلمز...یاحق

به نام حضرت حق
با سلام و ادب خدمت شما دوست عزیز
لازم است چند چیز بعرض حضرتعالی برسانم
۱-این بحث را شما شروع کردید و ما هم استقبال کردیم
تا حق روشن شود و تا آنجائی که یادم هست هیچ بی ادبی به شما یا مذهبتان نکرده ام و نخواهم کرد و شما و تمام اهل سنت؛ را برادر واقعی خود می دانم و ما در جائی زندگی کرده ایم که با اهل سنت مراوده داشته ایم
و در غم و شادی هم شریک بوده ایم
و به وجود این اهل سنت که محب اهل بیت هستند افتخار می کنیم
مگر آنکه شما خدای ناکرده وهابی باشید که قضیه فرق می کند ؛ در این صورت لطف کنید و یاد آوری بفرمائید
۲-ظاهرا حضرتعالی متن بنده را مطالعه نفرموده اید واگه این زحمت را کشیده بودید مطالب را اینگونه مطرح نمی کردید
بنده عرض کرده که دشمنان شیخ محمد سنی بودند
اما نگفتم همه اهل سنت دشمن او هستند
و اسم کتاب هائی که در رد او نوشته اند از اهل سنت را یاد آوری نمودم
که باز هم می نویسم
-«شفاء السقام فی زیارة قبر خیر الانام»: نگارش تقى الدین سبکى.
-«الدرة المضیئة فی الرد على ابن تیمیة» نیز نگارش او.
-«المقالة المرضیة» تألیف قاضى قضات فرقه مالکى به ام«تقى الدین ابى عبد اللّه اخنائى».
-«نجم المهتدى و رجم المقتدى» نگارش فخر بن معلم قرشى.
-«دفع الشبهة» نگارش تقى الدین الحصنى.
-«التحفة المختارة فی الرد على منکر الزیارة» نگارش تاج الدین.
-«الصواعق الالهیة فی الرد على الوهابیة» نگارش سلیمان بن عبد الوهاب برادر «محمد بن عبد الوهاب» است.
و گفتم که قاضى قضات مصر «البدر بن جماعة» در جواب نوشتند :
زیارت پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) فضیلت و سنت است و همه علماء بر آن اتفاق نظر دارند آن کس که زیارت پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) را حرام مى‏داند باید نزد علماء توبیخ شود و از ابراز چنین گفتار باز داشته شود و اگر مؤثر نیفتاد زندانى گردد و معرفى شود تا مردم از او پیروى نکنند.
لطف کنید بدون تعصب یک بار دیگر مطالعه بفرمائید
۳-ما و شما هر مجددی را قبول نداریم
مثلا سلمان رشدی یک متجدد است ولی خدا وکیلی هیچ مسلمانی برای او ارزشی قائل هست
و آیا به نظر اجماع مسلمین او مرتد نیست
۴-یادم نمی آید به خاطرات مستر همفر استدلال کرده باشم
من قبلا هم عرض کرده ام به کسی اجازه نمی دهم به کسی توهین شود باز هم تقاضا می کنم دوستان رعایت کنم
۵-در مورد تهدید یا جواب آن دوست که او را نمی شناسم (هم آنگونه که شما را نمی شناسم ) نظری ندارم و نه تایید می کنم و نه تکذیب
فقط می دانم که مطالب شما جواب های خوبی دارد
و هیچ گاه احتیاج به این مسائل نیست
مگر آنکه مسائل دیگری مثل مسائل امنیتی ...باشد که
باز قضیه فرق می کند
۶-بنده عیبی در این کار نمی بینم که کسی چند وبلاگ داشته باشد که شما بخواهید ثابت کنید یک نفر نیستید
۷-از شما دوست عزیز محقق تقاضا می کنم که با استدلال
مطالبتان را بفرمائید
تا مطالب حقتان هم موثر واقع شود
و خدای ناکرده متهم به تعصب کور نشوید
و این را می دانم که در ایران هیچ کس به خاطر دین و مذهب کشته نمی شود مگر واقعا مرتد باشد
که حکم مرتد هم اجماعی است
۸-در مورد شیخ طوسی هم شما را دعوت به مطالعه بیشتر
می کنم ما نمی توانیم بزرگان اسلام را با این اتهامات؛ از اسلام بگیریم شیخ در عقاید و کلام وفقه به تمام فرقه های اسلامی آگاه و عالم بودند و بسیاری از دانشمندان اهل سنت شاگرد او بوده اند
و اشخاصی مثل او یا امام محمد غزالی (در اهل سنت)متعلق به جهان اسلام هستند نه مذهب خاصی
۹-واقعا و انصافا دفاع از آرمان واقعی فلسطین توسط چه
ملتی و با چه مذهبی است و آیا اگر انقلاب ایران نبود انتفاضه به حق فلسطین ادامه داشت
آیا معقول است که شیعه که دفاع از آرمان فلسطین جزو
اصول اوست در صبرا و ...آدم بکشد مگر فلسطینیان شیعه هستند
که ما بهای زیادی در دفاع از آرمانش را می پردازیم
و آیا آمریکا جز برای دفاع از آرمان فلسطین با ما دشمن است
(و آیا جهان اسلام جنایت شارون را فراموش می کند که شما فراموش کرده اید)
اما در مزار شریف افغانستان می دانم که شیعیان را کشتند
و زنانشان را به اسارت بردندو گفتند شیعه کافر است .....که البته آنها سنی واقعی نبودند
و سنی ها هم از آنها بری هستند
هم چنان که ما از هر کسِی که به آرمان فلسطین و فلسطینینان خیانت کند وهر کس ریختن خون مسلمان را مباح بداند بری هستیم
در پایان به خودم و دوستان عزیز توصیه می کنم که با صبر و حوصله
مطالب را دنبال کنند
و عقلانیت را حاکم بر احساسشان کنند
والسلام

پیر مغان بلاگ اسکای جمعه 6 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:57 ب.ظ http://sima-system.blogsky.com

این بار سوم که بهت نظر میدم اما تو پیش من نمیایی
موفق باشی
پیش من هم بیا
یا علی

چند بار آمدم
ممنون که نظر دادید
چشم باز هم می آم

علی جمعه 6 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:40 ب.ظ http://young.blogsky.com

سلام !
به شما لینک داده شد !
در ضمن این نوشته های گروه حقایق دین اعصاب ادم را خورد می کنه من اطلاعاتش را ندارم که جوابش را بدم ولی می دونم اکثر حرفهایش غلط است لطفا جوابش را بده !
خیلی خوبه اگه نگارشت را کمی خودمانی تر کنی تا جاذبه برای مطالعه اش بیشتر شود !
پاینده باشی

علی شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:27 ق.ظ http://rocket.blogsky.com/

حق پشت وپناهت برادر

سالار من شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:43 ق.ظ http://salar man.persianblog.com



با عرض سلام و ارادت خدمت آقا زیارت عزیز، دوست گرامی؛ مگر نه اینکه در این نوشته و امثال آن تمامی مطالب از مدارک اهل سنت می باشد ؟! می خواهم بگویم :
در اثر اجتماع در سقیفه،شریعت اسلام پس از پیامبر (ص) دگرگون شد .
در اثر سقیفه،تاریخ اسلام دگرگون شد.
در اثر سقیفه،نبه درِ خانه فاطمه زهرا (س)آتش بردند و شد آنچه شد.
در اثر سقیفه،شمشیر ابن ملجم بر فرق امیرالمومنین علی (ع)فرود آمد.
در اثر سقیفه،امام حسن (ع) با زهر شهید شد.
در اثر سقیفه،امام حسین (ع) شهید شد و …
در اثر سقیفه ،مسیر تاریخ بشریت دگرگون شد.
و اثر سقیفه ،از آن روز تاکنون و تا ظهور حضرت مهدی موعود (عج)باقی است .
وحدت سیاسی با اهل سنت در برابر دشمن مشترک،تعارضی با تفکیک مرزهای حق از باطل در مقام عقیده نداشته ،رفتار امیرالمومنین علی علیه السلام در این جهت بهترین الگوی عصر ما است .
یا علی

با سلام
دوست عزیز باید توجه داشت که بحث؛ بحث علمی است
تا آنکه افکار به هم نزدیک شود و قلب ها به هم مهربان شود
اصل اسلام عزیز بالاتر از این حرف هاست
و دفاع از آن بر همه واجب است
لذا تا آنجائی که ممکن است از مسائل تحریک کننده باید اجتناب شود
و بر محور حبل الهی باید چنگ زد
موفق باشید

علی شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:13 ق.ظ http://rocket.blogsky.com/

سلام و درود بر شما
مطلبی که نوشتی خوندم عالی بود
در پناه حق

حسین شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:21 ب.ظ

واقعا جالبه
دمت گرم

حذیفه شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:08 ب.ظ http://info2000.persianblog

ای دل مبادا دل دهی آن ابروان پیوسته را *** مژگان او بر همزند صدها صفوف بسته را

مانی شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 05:13 ب.ظ http://charand-parand.blogsky.com/

بابا بی‌خیال وهابیت !!
اگر به من هم سر بزنی ممنون میشم.
مرسی
قربانت مانی

حسن یکشنبه 8 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:55 ب.ظ

زیارت جان زیارت قبول

کلمات یکشنبه 8 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:43 ب.ظ http://kalamaat.persianblog.com

‏سلام
‏وبلاگ کلمات، جایی است برای تبادل افکار.
‏سوال : دموکراسی به چه معناست ؟ / به چه چیزی دموکراسی می گویید ؟
‏لطفا ما را از نقطه نظراتون آگاه کنید.

‏با تشکر



امیرناصری دوشنبه 9 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:06 ق.ظ http://lara.blogsky.com

ازاینکه آمدید سرزدید ممنونم. آشنایی باشما باعث افتخار من است. مطالب تحقیقی می نویسید که بسیار خوب است. موفق باشید انشاءالله!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد